اهلی شیرازی:ای همه عالم بر تو بی‌شکوه رفعت خاک در تو بیش کوه
❈۱❈
ای همه عالم بر تو بی‌شکوه
رفعت خاک در تو بیش کوه
نام تو زآن بر سر دیوان بود
کآتش بال و پر دیوان بود
❈۲❈
شد به تو سردفتر جان نامزد
نام تو خود سکهٔ آن نام زد
خواست دل خانهٔ ششدر گشاد
نقطهٔ بسم الله از آن درگشاد
❈۳❈
با که در این بسمله باب آمده
بانی فتح از همه باب آمده
ارّهٔ دندانهٔ سین شانه ساخت
بازوی دین را قوی این شانه ساخت
❈۴❈
هر الف آزاده‌ای از دلبری
در رهش افتاده‌ای از دل بری
طرّهٔ لامش شده دور از قصور
مایل او گیسوی حور از قصور
❈۵❈
چشمهٔ ها آمده جویای مهر
منبع جوی مه و دریای مهر
رای دل‌آرا همه از رای اوست
راحت دل‌ها همه از رای اوست
❈۶❈
غنچهٔ حایش دل و جان را بهشت
دید در آن آدم و آن را بهشت
ماهی نون کشتی دریا وجود
در خور او بخشش و آلا و جود
❈۷❈
یا که در این دایره گویا شده
مرکز نه دایره گویا شده
حلقهٔ میم است بر آن خاتمت
دارد از آن حلقهٔ جان خاتمت
فایل صوتی سحر حلال بخش ۲ - سحر حلال مولانا اهلی شیرازی
تصاویر
کامنت ها