اهلی شیرازی:ساقی از آن شیشه پر خون کرم کافتد اوز در دل و در خون کرم
❈۱❈
ساقی از آن شیشه پر خون کرم
کافتد اوز در دل و در خون کرم
اندک او شد شرر ار خوردیش
خورده آتش حذر از خوردیش
❈۲❈
پیرم از آن یکدودم آور بمن
رطلی از آن آر و کم آور بمن
گر که و مه را سر مهرست باز
بنده پیر از که و مه رست باز
❈۳❈
باز گل آن نامه جم برگشاد
یافت ره آن مهره غم برگشاد
گل چو هم اندر رخ جم دیده بود
مستش از او هم دل و هم دیده بود
❈۴❈
گر بر گل نرگس وی خوار بود
او هم از آن میکده میخوار بود
دایه خدو را سوی خود خواند گل
یا غم از این واقعه صد خواند گل
❈۵❈
دایه در آن گفتن گل زار شد
سوخته چون سوسن گلزار شد
گفت اگر این واقعه شد کام جم
بشکند این حادثه صد جام جم
❈۶❈
چون اثر اندر دل و جان دایه راست
گل غم خود گفت بر آن دایه راست
کاتش مهرش زند این جمره ها
در دل و دل چون کند این جم رها
❈۷❈
پند تو این شد که کن این رو نهان
چاره داغم کن و یکسو نه آن
گر کنی این چاره و غمخواریم
موی سر اندر بر جم خاریم
❈۸❈
میکنم از زر سر و پا خرمنت
خرمنی از زر کنم آخر منت
ریخت زر آن نرگس طناز را
تا نهد از طامعه تن ناز را
❈۹❈
دایه هم از بخشش بسیار گل
گشت در آن واقعه بس یارگل
شد سوی کی از ره افسونگری
کایهمه خندیده یی اکنون گری
❈۱۰❈
پیش تو کوه ار شده کاه کمین
جم شده دشمن، زده راه کمین
گر چه شد او خویش تو با دشمنی است
آتش او نخوت و بادش منی است
❈۱۱❈
در صف و در جنگ تو خواهد ستاد
ملک تو از چنگ تو خواهد ستاد
شهر تو او گیرد و لشکر دهش
چاره کارش کن و دختر دهش
❈۱۲❈
کی هم ازین راز دل آرام یافت
ساعد جم باز دل آرام یافت
بر زر جم زد کی از اشهاد خویش
سکه دامادی داماد خویش
❈۱۳❈
شهرکی از وصلت با نو و سور
غرقه در شد همه بارو و سور
تخت زد از حجله دلارای خفت
شکل دو طاق آمده یکجای جفت
❈۱۴❈
از همه غم شد دل جم برکنار
میوه دل آمدش اندر کنار
اولش آن غم چه گر از دست برد
آخر کارش نگر از دستبرد
❈۱۵❈
جم لبش از سودن لب گر چه سود
گفت گل از سودن گوهر چه سود
بنگرم از زینت و فر زیب ران
معرکه خالی شده فرزی بران
❈۱۶❈
غنچه گل میدهد آتش نشان
ژاله بر آتش فکن آتش نشان
جم سوی رخش آمد و زد زود زین
بر سر زین آمد و آسود زین
❈۱۷❈
تسمه سر، حلقه تنگش گشاد
شوشه زر حلقه تنگش گشاد
جا که شد اندر بر زین شیرکی
مدتی آسوده ازین شیرکی
❈۱۸❈
گل چو شد اندر بر جم مهره باز
بسته شد از ششدر غم مهره باز
چون شد از او حاصل جم کام دل
تلخ شد از شوری غم کام دل
کامنت ها