اهلی شیرازی:بنام آنکه ما را از عنایت دهد پروانه شمع هدایت
❈۱❈
بنام آنکه ما را از عنایت
دهد پروانه شمع هدایت
رگ جان را دهد چون شمع روشن
غذای زندگی از پهلوی تن
❈۲❈
دلیل و رهنمای مقبلان است
چراغ خاطر روشن دلان است
ز نورش آتش وادی ایمن
چراغ کار موسی ساخت روشن
❈۳❈
بهر یکذره نورش در ظهورست
دلیل این سخن الله نورست
ز سنگ و آهن آن آتش که برخاست
بود روشن که نور او در اشیاست
❈۴❈
چو شمع انوار او هر چند تابد
کجا پروانه اندیشه یابد
که جبریلی که عرشش زیر بال است
کمین پروانه شمع جمال است
❈۵❈
چو برق از تیغ قهرش میزند دم
بیکدم می فتد آتش بعالم
سخن از آتش قهرش چه رانم
چو شمع آتش ببارد از زبانم
❈۶❈
نسیم لطف او با هر که یار است
در آتش گر بود در لاله زار است
بصر کایینه قدرت نمایی است
درو از عکس رویش روشنایی است
❈۷❈
بهفت اش پرده زان ترتیب کرده
که باشد نور او در هفت پرده
چراغ جان بد فانوس تن از اوست
سرای دیده و دل روشن از اوست
❈۸❈
چو او را با دل ما آشناییست
چراغ دل هزارش روشناییست
اگر شمع مرادش برفروزد
ملک را بال چون پروانه سوزد
❈۹❈
زند پروانه را آتش به هستی
از آن غیرت که کرد آتش پرستی
بسا شمع قد خوبان دلکش
که برق غیرتش در وی زد آتش
❈۱۰❈
شب تیره بصحرا جای مهتاب
نماید شبچراغ از کرم شب تاب
چنان شمع رخ گل برفروزد
که چون پروانه بلبل را بسوزد
❈۱۱❈
چو عیسی هر کرا نورش نوازد
چراغ مرده در دم زنده سازد
چو نور شمع او پروانه بیند
در آتش تا نسوزد کی نشنید
❈۱۲❈
فروغ نور او از حد برون است
ز فانوس خیال ما فزون است
اگر گردد زبان رگهای جانم
چو شمع از وصف او سوزد زبانم
کامنت ها