گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

اهلی شیرازی:دو خادم داشت آن سرو گل اندام یکی کافور و دیگر عنبرش نام

❈۱❈
دو خادم داشت آن سرو گل اندام یکی کافور و دیگر عنبرش نام
دو خادم همدم و همراز و همسال بجانسوزی موافق در همه حال
❈۲❈
مخمر مهرشان با طینت شمع و زیشان بود زیب و زینت شمع
تهی ز ایشان نبد اندیشه او پر از ایشان ز رگ تا ریشه او
❈۳❈
ز عزت هر دو بود از نیکخواهی به چشمش چون سپیدی و سیاهی
ازین بوی وفا داری شنیده وز آن صد رو سفیدی نیز دیده
❈۴❈
غم پروانه چون از حد بدر شد ز سوزش شمع را آخر خبر شد
دوان با خادمان خویشتن گفت که با پروانه باید این سخن گفت
❈۵❈
که ای بیهوده گرد باد پیما چه میگردی به گرد مجلس ما
بگرد بزم ما تا چند پویی چه افتادت چه گم کردی چه جویی
❈۶❈
مرا نادیده ای فرسوده تن گیر برو دنبال کار خویشتن گیر
نظر بازی ترا با من نسازد که جز دیوانه با آتش نبازد
❈۷❈
چو اینها خادمان از وی شنفتد یکایک باز با پروانه گفتند
یکی قهرش همی کردی بخواری یکی پندش همی دادی بیاری
❈۸❈
بر او کافور بس دلسرد بودی ولی عنبر نیاز آورد بودی

فایل صوتی شمع و پروانه بخش ۱۴ - صفت دو خادم شمع و پیام شمع بسوی پروانه

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها