اهلی شیرازی:خوشا آن بنده با عهد و پیوند که دارد بازگشتی با خداوند
❈۱❈
خوشا آن بنده با عهد و پیوند
که دارد بازگشتی با خداوند
بکام خویش اگر چندی رود راه
چو باز آید نیاز آرد بدرگاه
❈۲❈
بنالد گاهی از سوز و گدازیچ
بمالد بر زمین روی نیازی
بجوشد بحر الطاف خدایی
ز گرداب غمش بخشد رهایی
❈۳❈
در آن شب کز نهیب دیو ظلمت
جهان بستی چو طفلان لب ز وحشت
همه داوری بیهوشی چشیده
سر اندر جیب خاموشی کشیده
❈۴❈
ز غم پروانه با قاضی حاجات
به طور دل چو موسی در مناجات
که یارب از کمال عزت تو
به عزت بخشی بی منت تو
❈۵❈
بدان مهری که ختم انبیا راست
بدان سری که شاه اولیا راست
بحق هایهای اشکریزان
ببانگ هوی هوی صبح خیزان
❈۶❈
باشک طفلی از درد نهانی
بآه پیری از داغ جوانی
به مسکینی و عجز عذر خواهان
بعذر آوردن صاحب گناهان
❈۷❈
به سختی بردن ایام دوری
به تلخی بردن شام صبوری
به اشک و زاری شام غریبان
به رشک عاشق از کام رقیبان
❈۸❈
به صحرا گشتن وامانده راهان
به تنها ماندن افتاده جاهان
به صحرا ماندن گمگشته از راه
به تنها ماندن افتاده در چاه
❈۹❈
به تسلیم مریدان در ارادت
به تکبیر شهیدان در شهادت
به بیخوابی شام دلفگاران
به بیتابی روز روزه داران
❈۱۰❈
به سوز گریه امیدواران
به آه سوزناک سوگواران
به داغ من که از شمعم جگر سوخت
به سوز شمع کز من بیشتر سوخت
❈۱۱❈
کزین وادی مرا آزادیی بخش
ز نور شمع خویشم هادیی بخش
کامنت ها