احمد پروین:اطاق شیشه ای جوهر ست خودکارم خدا نیاورد او را ز دست بگذارم
❈۱❈
اطاق شیشه ای جوهر ست خودکارم
خدا نیاورد او را ز دست بگذارم
زبان زخمی خودکار ، دامن کاغذ
همیشه تا به هم آید نوشته اشعارم
❈۲❈
ز ناز کاری تن هر چه هست غیر از او
به جان دفتر اشعار خویش بیزارم
به یاد خون تن او که می چکد امشب
به روی دفتر بیچاره گریه می بارم
❈۳❈
من عاشق تن خودکار می شوم شاید
به نقل قول پزشکان دوباره بیمارم
کامنت ها