احمد پروین:او به مهمانی مهتابم برد به سر آغاز می نابم برد
❈۱❈
او به مهمانی مهتابم برد
به سر آغاز می نابم برد
او مرا نغمه ی سرودن آموخت
گرم لالایی خود خوابم برد
❈۲❈
او نیستان مرا آتش زد
کوک دود از تن مضرابم برد
ماورای همه آن سوی سراب
به تماشای گل آبم برد
کامنت ها