احمد پروین:یک تصادف خونین بین عشق و اندیشه کشته می شود مجنون بیستون شکن تیشه
❈۱❈
یک تصادف خونین بین عشق و اندیشه
کشته می شود مجنون بیستون شکن تیشه
یک نهال سحرآمیز آمد از خدا شاید
شاخ و برگ آن عرشی در زمین دل ریشه
❈۲❈
عقل من پریشان شد هر زمان که عشق آمد
گرچه عقل من سنگی ، عشق من چنان شیشه
با غزال عشق امشب شیر عقل می رانم
با دعای یک جنگل با نیایش بیشه
کامنت ها