احمد پروین:در کوچۀ هیاهو گم شد دل اسیرم گستاخ کوچه ها را آیا شود بگیرم ؟
❈۱❈
در کوچۀ هیاهو گم شد دل اسیرم
گستاخ کوچه ها را آیا شود بگیرم ؟
دل می گریزد از من در روزگار پیری
تنهاتر از همیشه بی ادعا بمیرم
❈۲❈
در کورۀ محبت تفتیده گشت جانم
بازیچۀ دل خود ،طفل است و من خمیرم
پندم نده برادر در کار عاشقانه
آن بت اگر بیاید والله ناگزیرم
❈۳❈
باران اشک چشمم سیلاب آبرو شد
طوفان غم بخیزد از دامن کویرم
کامنت ها