احمد پروین:مرتع بی علف از برۀ بیمار پر است توی این قحطی اندیشه دل زار پر است
❈۱❈
مرتع بی علف از برۀ بیمار پر است
توی این قحطی اندیشه دل زار پر است
وهم آیینه نکن حیلۀ راه است سراب
چشم و گوش من ازین بازی پندار پر است
❈۲❈
من سوار نفس گرم خودم خواهم شد
بروم تا افق دور که از یار پر است
استخوان میشود این لقمه اگر بردارم
سفرۀ جان من از لقمه شکدار پر است
❈۳❈
خنده با کوچ پرستوی تو از خانه گریخت
خلوت حوصله از نغمۀ غمبار پر است
دست خورشید پر انگشت و هر آن یک بر چشم
مشرق اول صبح از تب آزار پر است
❈۴❈
توی زنبیل دلم عاطفه دارم بسیار
تا ابد هرچه که خواهی برو بردار پر است
کامنت ها