احمد پروین:نامه های یادگاری بوسه های پر حرارت یاد ایام جوانی پیری آمد با حقارت
❈۱❈
نامه های یادگاری بوسه های پر حرارت
یاد ایام جوانی پیری آمد با حقارت
مست بودم از تمنا تک سوار شهر رویا
باز خواهم داشت آیا آن انرژی آن جسارت
❈۲❈
کوچه گرد آرزویم هم نفس با یاد اویم
مرده آری های و هویم گشته ویران آن عمارت
مانده ام تنهای تنها مانده در تشویش فردا
پرسم از خود آه آقا کو رفیق بی شمارت؟
❈۳❈
من جوان بودم که یک دم پیری آمد پشت او خم
با تمسخر گفت آدم این منم پایان کارت
کامنت ها