احمد پروین:من مردی از کویر فقیه دل خودم بی مشکلم چرا که خودم مشکل خودم
❈۱❈
من مردی از کویر فقیه دل خودم
بی مشکلم چرا که خودم مشکل خودم
مجنون منم که باز به این حال آمدم
من جاودان از این تسلسل نا باطل خودم
❈۲❈
گرداب می رسد همه را آب می برد
چون عاشقم دوباره لب ساحل خودم
مهمان من خداست و افطار می کنیم
با خرده نان بی کلک منزل خودم
❈۳❈
آخر چقدر مسئله را سخت می کنی
سن مرا مپرس که من غافل خودم
آیا ریاضیات مرا کشف می کند
مجموعه ای تهی که فقط شامل خودم
❈۴❈
مجذور زندگیست همین قطره های اشک
تقسیم من به غایت غم به حاصل خودم
کامنت ها