احمد پروین:من مرد بیرنگ و درد هزاران رنگ
❈۱❈
من مرد بیرنگ
و درد هزاران رنگ
و درد مرا رنگ می کن
خشم سیاه ، شرم قرمز
❈۲❈
و زرد
رنگی است که عشق به من تعارف می کند
مثل خورشید از عشق ماه
مثل آتش از شرم پروانه
مثل آتش از شرم پروانه
و مثل شب
از خشم آرمیدگان بستر شهوت
❈۳❈
گونه های یتیم ، ازسیلی حقارت
بی رنگ می شود .
کامنت ها