احمد شاملو:به محمود کیانوش شب تار
❈۱❈
به محمود کیانوش
شب تار
شب بیدار
شب سرشار است.
❈۲❈
زیباتر شبی برای مردن.
آسمان را بگو از الماسِ ستارگانش خنجری به من دهد.
❈۳❈
□
شب
سراسرِ شب
❈۴❈
یکسر
از حماسهی دریای بهانهجو بیخواب مانده است.
دریای خالی
❈۵❈
دریای بینوا...
□
جنگلِ سالخورده بهسنگینی نفسی کشید و جنبشی کرد
و مرغی که از کرانهی ماسهپوشیده پَرکشیدهبود
و مرغی که از کرانهی ماسهپوشیده پَرکشیدهبود
❈۶❈
غریوکشان
به تالابِ تیرهگون
درنشست.
❈۷❈
تالابِ تاریک
سبک از خواب برآمد
و با لالای بیسکونِ دریای بیهوده
باز
❈۸❈
به خوابی بیرؤیا
فروشد...
□
❈۹❈
جنگل با ناله و حماسه بیگانه است
و زخمِ تبر را با لعابِ سبزِ خزه
فرومیپوشد.
❈۱۰❈
حماسهی دریا
از وحشتِ سکون و سکوت است.
❈۱۱❈
□
شب تار است
شب بیمار است
❈۱۲❈
از غریوِ دریای وحشتزده بیدار است
شب از سایهها و غریوِ دریا سرشار است
زیباتر شبی برای دوستداشتن.
❈۱۳❈
با چشمانِ تو مرا به الماسِ ستارهها نیازی نیست.
با آسمان
بگو.
❈۱۴❈
۱۳۳۷/۴/۱۷
© www.shamlou.org سایت رسمی احمد شاملو
کامنت ها