گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

احمد شاملو:گفتی که: «ــ باد، مُرده‌ست!

❈۱❈
گفتی که: «ــ باد، مُرده‌ست!
از جای برنکنده یکی سقفِ رازپوش بر آسیابِ خون،
❈۲❈
نشکسته در به قلعه‌ی بی‌داد، بر خاک نفکنیده یکی کاخ
باژگون مُرده‌ست باد!»
❈۳❈
گفتی:
«ــ بر تیزه‌های کوه با پیکرش، فروشده در خون،
❈۴❈
افسرده است باد!»
تو بارها و بارها با زندگی‌ت
❈۵❈
شرمساری از مردگان کشیده‌ای.
(این را، من همچون تبی
❈۶❈
ــ دُرُست همچون تبی که خون به رگم خشک می‌کند ــ
احساس کرده‌ام.)
❈۷❈
وقتی که بی‌امید و پریشان گفتی:
❈۸❈
«ــ مُرده‌ست باد! بر تیزه‌های کوه
با پیکرِ کشیده‌به‌خونش
افسرده است باد!» ــ
آنان که سهمِ هواشان را
❈۹❈
با دوستاقبان معاوضه کردند در دخمه‌های تسمه و زرداب،
گفتند در جواب تو، با کبرِ دردِشان: «ــ زنده است باد!
❈۱۰❈
تازَنده است باد! توفانِ آخرین را
در کارگاهِ فکرتِ رعدْاندیش
ترسیم می‌کند،
کبرِ کثیفِ کوهِ غلط را
بر خاک افکنیدن
تعلیم می‌کند.»
❈۱۱❈
(آنان ایمانِشان
ملاطی از خون و پاره‌سنگ و عقاب است.)
❈۱۲❈
گفتند:
❈۱۳❈
«ــ باد زنده‌ست، بیدارِ کارِ خویش
هشیارِ کارِ خویش!»
❈۱۴❈
گفتی: «ــ نه! مُرده
باد! زخمی عظیم مُهلک
❈۱۵❈
از کوه خورده باد!»
تو بارها و بارها
❈۱۶❈
با زندگی‌ت شرمساری
از مُردگان کشیده‌ای، این را من
❈۱۷❈
همچون تبی که خون به رگم خشک می‌کند احساس کرده‌ام.
۸ بهمنِ ۱۳۵۳
❈۱۸❈
© www.shamlou.org سایت رسمی احمد شاملو

فایل صوتی دشنه در دیس گفتی که باد مرده‌ست ...

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها