احمد شاملو:شگفتا که نبودیم
❈۱❈
شگفتا
که نبودیم
عشقِ ما
در ما
❈۲❈
حضورِمان داد.
پیوندیم اکنون
آشنا
چون خنده با لب و اشک با چشم
❈۳❈
واقعهی نخستین دمِ ماضی.
□
❈۴❈
غریویم و غوغا
اکنون،
نه کلامی به مثابهِ مصداقی
❈۵❈
که صوتی به نشانهی رازی.
□
❈۶❈
هزار معبد به یکی شهر...
بشنو:
گو یکی باشد معبد به همه دهر
❈۷❈
تا من آنجا برم نماز
که تو باشی.
چندان دخیل مبند که بخشکانیام از شرمِ ناتوانی خویش:
❈۸❈
درختِ معجزه نیستم
تنها یکی درختم
نوجی در آبکندی،
و جز اینم هنری نیست
❈۹❈
که آشیانِ تو باشم،
تختت و
تابوتت.
❈۱۰❈
□
یادگاریم و خاطره اکنون. ــ
❈۱۱❈
دو پرنده
یادمانِ پروازی
و گلویی خاموش
یادمانِ آوازی.
❈۱۲❈
۹ فروردینِ ۱۳۷۲
© www.shamlou.org سایت رسمی احمد شاملو
کامنت ها