گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

احمد شاملو:نخستین از غلظه‌ی پنیرک و مامازی سر برآورد.

❈۱❈
نخستین از غلظه‌ی پنیرک و مامازی سر برآورد.
(نخستین خورشید...
❈۲❈
بی‌خبر...)
و دومین از جیفه‌زارِ مداهنت سر برکرد.
❈۳❈
(دیگر روز...
از جیفه‌زارِ مداهنت... خورشیدِ روزِ دیگر...)
❈۴❈
سومین
اندوهِ انتظار را بود از اندوهِ انتظار بی‌خبر.
❈۵❈
و چارمین حیرتِ بی‌حاصلی را بود
از حیرتِ بی‌حاصلی بهره سوته‌تر.
❈۶❈
پنجمین
آهِ سیاهی را مانستی یکی آهِ سیاه را.
❈۷❈
آنگاه
خورشیدِ ششم ملالِ مکرر شد:
❈۸❈
آونگِ یکی ماهِ ناتمام به بدل چینیِ کاسه‌ی آسمانی شکسته درآویخته.
و آنگاه
❈۹❈
خورشیدِ هفتمین در اشکی بی‌قرار غوطه خورد: اشکی بی‌قرار،
بدری سیاقلم جویده‌جویده ریخته‌واریخته.
❈۱۰❈
و بیهوده
❈۱۱❈
ما هنوز
انتظاری بی‌تاب می‌بردیم:
❈۱۲❈
ما هنوز
هشتمین خورشید را چشم همی‌داشتیم: (شاید را و مگر را
❈۱۳❈
بر دروازه‌ی طلوع) ــ که خورشیدِ نخستین
هم به تکرار سر برآورد تا عرصه کند
❈۱۴❈
آسمانِ پیرزاد را به بازی‌بازی
در غلظه‌ی بوناکِ پنیرک و مامازی.
❈۱۵❈
۲۴ فروردینِ ۱۳۷۸
© www.shamlou.org سایت رسمی احمد شاملو

فایل صوتی حدیث بی‌قراری ماهان نخستين از غلظه‌ی پنيرک...

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها