گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

احمد شاملو:باران کُنَد ز لوحِ زمین نقشِ اشک پاک آوازِ در، به نعره‌یِ توفان، شود هلاک

❈۱❈
باران کُنَد ز لوحِ زمین نقشِ اشک پاک آوازِ در، به نعره‌یِ توفان، شود هلاک
بیهوده می‌فشانی اشک این‌چنین به خاک بیهوده می‌زنی به در، انگشتِ دردناک.
❈۲❈
دانم که آنچه خواهی ازین بازگشت، چیست: این در به صبر کوفتن، از دردِ بی‌کسی‌ست.
دانم که اشکِ گرمِ تو دیگر دروغ نیست: چون مرهمی، صدای تو، با دردِ من یکی‌ست.
❈۳❈
افسوس بر تو باد و به من باد! ازآن‌که، درد بیمار و دردِ او را، با هم هلاک کرد.
ای بی‌مریض‌دارو! زان زخم‌خورده مَرد یک لکه دود مانده و یک پاره سنگِ سرد!
❈۴❈
۱۳۳۵/۴/۶
© www.shamlou.org سایت رسمی احمد شاملو

فایل صوتی هوای تازه دیدار واپسین

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها