احمد شاملو:از دریچه با دلِ خسته، لبِ بسته، نگاهِ سرد
❈۱❈
از دریچه
با دلِ خسته، لبِ بسته، نگاهِ سرد
میکنم از چشمِ خوابآلودهی خود
صبحدم
❈۲❈
بیرون
نگاهی:
در مه آلوده هوای خیسِ غمآور
❈۳❈
پارهپاره رشتههای نقره در تسبیحِ گوهر...
در اجاقِ باد، آن افسردهدل آذر
کاندکاندک برگهای بیشههای سبز را بیشعله میسوزد...
❈۴❈
من در اینجا ماندهام خاموش
بر جا ایستاده
سرد
❈۵❈
□
جاده خالی
زیرِ باران!
❈۶❈
۱۳۲۸
© www.shamlou.org سایت رسمی احمد شاملو
کامنت ها