گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

احمد شاملو:«ــ نازلی! بهار خنده زد و ارغوان شکفت. در خانه، زیرِ پنجره گُل داد یاسِ پیر.

❈۱❈
«ــ نازلی! بهار خنده زد و ارغوان شکفت. در خانه، زیرِ پنجره گُل داد یاسِ پیر.
دست از گمان بدار! با مرگِ نحس پنجه میفکن!
❈۲❈
بودن به از نبودشدن، خاصه در بهار...»
نازلی سخن نگفت سرافراز
❈۳❈
دندانِ خشم بر جگرِ خسته بست و رفت...
❈۴❈
«ــ نازلی! سخن بگو! مرغِ سکوت، جوجه‌ی مرگی فجیع را
در آشیان به بیضه نشسته‌ست!»
❈۵❈
نازلی سخن نگفت؛ چو خورشید
از تیرگی برآمد و در خون نشست و رفت...
❈۶❈
نازلی سخن نگفت نازلی ستاره بود
❈۷❈
یک دَم درین ظلام درخشید و جَست و رفت...
نازلی سخن نگفت نازلی بنفشه بود
❈۸❈
گُل داد و مژده داد: «زمستان شکست!»
و رفت...
❈۹❈
زندان قصر ۱۳۳۳
© www.shamlou.org سایت رسمی احمد شاملو

فایل صوتی هوای تازه مرگ نازلی

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها