گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

احمد شاملو:نمی‌گردانمت در بُرجِ ابریشم نمی‌رقصانمت بر صحنه‌هایِ عاج: ــ

❈۱❈
نمی‌گردانمت در بُرجِ ابریشم نمی‌رقصانمت بر صحنه‌هایِ عاج: ــ
شبِ پاییز می‌لرزد به رویِ بسترِ خاکسترِ سیرابِ ابرِ سرد
❈۲❈
سحر، با لحظه‌هایِ دیرمانش، می‌کشاند انتظارِ صبح را در خویش...
دو کودک بر جلوخانِ کدامین خانه آیا خوابِ آتش می‌کُنَدْشان گرم؟
سه کودک بر کدامین سنگفرشِ سرد؟
صد کودک به نمناکِ کدامین کوی؟
❈۳❈
نمی‌رقصانمت چون دودی آبی‌رنگ
نمی‌لغزانمت بر خواب‌هایِ مخملِ اندیشه‌یی ناچیز: ــ
حبابِ خنده‌یی بی‌رنگ می‌ترکد به شب گرییدنِ پائیز اگر در جویبارِ تنگ،
وگر عشقی کزو امید با من نیست
درین تاریکیِ نومید ساید سر به درگاهم ــ دو کودک بر جلوخانِ سرایی خفته‌اند اکنون
❈۴❈
سه کودک بر سریرِ سنگفرشِ سرد و صد کودک به خاکِ مرده‌یِ مرطوب.
❈۵❈
نمی‌لغزانمت بر مخملِ اندیشه‌یی بی‌پای نمی‌غلتانمت بر بسترِ نرمِ خیالی خام:
اگر خواب آورست آهنگِ بارانی که می‌بارد به بامِ تو
❈۶❈
وگر انگیزه‌یِ عشق است رقصِ شعله‌یِ آتش به دیوارِ اتاقِ من،
اگر در جویبارِ خُرد، می‌بندد حباب از قطره‌هایِ سرد
وگر در کوچه می‌خواند به شوری عابرِ شبگرد ــ
دو کودک بر جلوخانِ کدامین خانه با رویایِ آتش می‌کنند تن گرم؟
❈۷❈
سه کودک بر کدامین سنگفرشِ سرد؟ و صد کودک به نمناکِ کدامین کوی؟
❈۸❈
نمی‌گردانمت بر پهنه‌هایِ آرزویی دور
نمی‌رقصانمت در دودناکِ عنبرِ امید:
میانِ آفتاب و شب برآورده‌ست دیواری ز خاکستر سحر هرچند،
دو کودک بر جلوخانِ سرایی مرده‌اند اکنون
❈۹❈
سه کودک بر سریرِ سنگفرشِ سرد و صد کودک به خاکِ مرده‌یِ مرطوب.
۱۳۳۰
❈۱۰❈
© www.shamlou.org سایت رسمی احمد شاملو

فایل صوتی هوای تازه نمی‌رقصانمت چون دودی آبی‌رنگ...

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها