احمد شاملو:آنگاه که شماطهی مقدر به صدا درآید شیون مکن
❈۱❈
آنگاه که شماطهی مقدر به صدا درآید
شیون مکن
سوگندت میدهم
شیون مکن
❈۲❈
که شیونات به تردیدم میافکند.
رقصِ لنگری در فضای مقدّر و، آنگاه
نومیدیِ شیونْآفرینی از آندست؟ ــ
❈۳❈
نه، سنجیدهتر آن که خود برگزینی و
شماطه را خود به قرار آری.
مرگِ مقدر
❈۴❈
آن لحظهی منجمد نیست
که بدان باور داری
خایف و لرزان
بارها از این پیش
❈۵❈
این سخن را
با تو
در میان نهادهام.
❈۶❈
□
حمّالِ شکی بودهام من
که در امکانِ تو نمیگنجد
❈۷❈
و کفایتِ باورِ آنات نیست.
کجا دانستی که رَبعِ آسمان
گُنجینهییست ناپایدار
سقفِ لایدرک
❈۸❈
شادَرْوانی بیاعتماد و
سرپناهی بیمُتکا تو را،
وجودِ تو را
که مسافری یکشبهای
❈۹❈
در معرضِ باران و بادی بیهنگام.
□
❈۱۰❈
شماطهی لحظهی مقدر. ــ
به دوزخاش افکن
آه
❈۱۱❈
به دوزخاش اندرافکن!
© www.shamlou.org سایت رسمی احمد شاملو
کامنت ها