گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

الیار:یک شب دلــم هوای شهــر فضیـــلت افتاد درد زمــانه را او، در فکر حیــلـت افتاد

❈۱❈
یک شب دلــم هوای شهــر فضیـــلت افتاد درد زمــانه را او، در فکر حیــلـت افتاد
گشتـــم منــادی حق در شهر شب پرستان آیینــه ی دلـم را میخـانه خلـــوت افتاد
دادم پیـــام رحــــــمت، در شــــرح آرزوهـــا
تبلیـغ عشــق و مستی در چــرخ مــدت افتاد
❈۲❈
هر کاو که زر به دست و زوری به بـازوان داشت چاقوی حرص و زورش برسنگ حــدّت افتاد
انصاف و دلگشــــادی هرروزه رنگ خود باخت بازار کـم فــروشـی در رنــگ شــــدت افتاد
چشمــــان شب ستایان، حتــی ســران دانـــش
چون طالبــــان دنیـــا بر زرق ثـــروت افتاد
جمعـــــی منادی دین، قومــی مریــد جاهــــل
بی بهـــره از حقیـقت در چنـگ غفـلت افتـاد
❈۳❈
شیخــــی که می شمردش شب سکـه ی عبادت از طــوق حـق در آمـد دربنـد شهـرت افتـاد
پود ریـــا و تــار زهــــدی به تــــــن تنیــــده
با ایـنچنیـن قبــایی در دام شهـــوت افتــــاد
این مردمــــان خــــاطـــــی بیننــدگـان کورند
هر کس بگونه ای شد و اندر ضـــلالـت افتاد
فریاد بی جوابـــــم درصخـره ها فرو خـــفـــت
نامــد کسـی به سویــم جانـم به فکرت افتاد
هر کــس به طعنه می گفت ناید تورا خریـــدار
بیهـــوده جـان و رویـت در گَرد زحمت افتاد
کمتـر کسی نیالــود منــقار جان به مـــردار
پس در شمــــار خوبــان توصیف قلّـت افتاد
آمـــد سـروش غیبی در گــوش جـان من گفت
کـــار جهــان از اول اینــگونه عـــادت افتـاد
آلـــوده گر نــگشتی در این فضــای مسمــــوم
آســوده شو که جــانت در آب رحمت افتـاد
روزی رســـد به انسان این جامـــه ی سعــادت
روزی کــه آرزویــت در جــام رویـت افتــاد
الیــــــــار اگـــر برآنـی کـاین آرزو ببــــــارد
جهدی کن از دل وجان شاید که نصرت افتاد

فایل صوتی دیوان اشعار در آرزوی شهر فضیلت

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها