گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

الیار:درهیاهوی خزان من مویه ی گــل دیده ام گــرد غــم را بر رخ زیبـای بلبـل دیده ام

❈۱❈
درهیاهوی خزان من مویه ی گــل دیده ام گــرد غــم را بر رخ زیبـای بلبـل دیده ام
گر فلــک دستــار رحمت را ببندد بر سرم
دانه ی امّیـــد در سیمـــای سنبـل دیده ام
آسمـــان طــرفی نبنـــدد ازره غارتــگری
بند ناف ظلـــم را من تا ابــد شـل دیده ام
گر چه دی را بر گلستــان آورد پاییــز غم من هم آن را تا بهار گل نشان پل دیده ام
❈۲❈
من بهــار عشق و ایمــان را در این دار جفا در علی آن تک سوار و شاه دلدل دیده ام
گرچه پاییز از خزان می گسترد خوان ستم پیکـــر ظلم و ستـم را پای در زل دیده ام
گـر چه در ظـاهـر ستم پا شد به دنیا بذرخود
درنهـــایت ظالمـــان را آسمـــان جل دیده ام
کـن حفـاظت از گــل امّیـــد انـــدر سینه ات
دشمــن گــل را در این دنیا بسی خل دیده ام
بــردر کـاخ بهــاران خیمــه زن الیـــار! تو
چون زمستان را به شوکت، گَرد کاکل دیده ام

فایل صوتی دیوان اشعار کاخ بهاران

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها