گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

الیار:در چشــم فتنــه بارش خُم در خُمـانه دیدم از گوشـــه ی نگــاهی، خَم در کمـــانه دیدم

در چشــم فتنــه بارش خُم در خُمـانه دیدم
از گوشـــه ی نگــاهی، خَم در کمـــانه دیدم
نزدیکتــر کــه رفتــم چنگی زنم به زلفـش
ناگــه ز شور مستــی، هستــی یگـــانه دیدم
گفتـــم که در خیــالی یا بستــه ای به جانم
گفتـــا تو شبـــروی کـن، او را به خانه دیدم
❈۱❈
شب در خیــال رویــش دل را زکـف بدادم محنــت به دوش جان را سر در خـزانه دیدم
گشتم به دور رویش پیوسته هر شب و روز هر جا که شاخ وبرگی، عکسش به دانه دیدم
مـاه رخــش بتابیــد بر این زمیــن خاکــی
آن لحظــه من زمیــن را هم آسمـــانه دیدم
در مــزرعی کــه دایــم رحمت نظر نمــاید
گـــل را کنــــار بلبـــل من شـادمــانه دیدم
❈۲❈
در آتــش جمــالش جانــم بسـوخت جانم عشقــش دهــد مدامــم جـان را بهـانه دیدم
بر آستــان قربــش سر یک شبــی نهــادم کــردم نظــر پس آنگــه خود جاودانه دیدم
❈۳❈
محبوب خوبرویم! کن یک نظر به الیار بسیار در فراقت جور زمانه دیدم

فایل صوتی دیوان اشعار در اندیشهٔ یار

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها