گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

الیار:برخـدا بسپــرده ام دل در دل طوفان غـــم گر چه هردم آورد هیجا، همی گُـردان غم

❈۱❈
برخـدا بسپــرده ام دل در دل طوفان غـــم گر چه هردم آورد هیجا، همی گُـردان غم
کینــه ها چون برف بهمن می نشینـد بام دل تا بسازد سینه ام را عرصه ی جـولان غــم
❈۲❈
عمــری انــدر دام ظلمت، دربیـابـان ضــلال سینه ام شد چون سپر، آماج هر پیکان غم
مـی دمد ابلیــس هر دم بر دل از باد هـوس تامزیّن سـازد اندر چشم دل، ایــوان غــم
❈۳❈
هان! بسابد جان و ایمان را بسی ابلیس دون گـــه به سوهان هوا وگاه با سوهــان غـم
برده دندانـش فرو اندر جـگر در جـــان من من بـرآنم تا کنم از ریشه این دنــدان غم
❈۴❈
من به دست آرم یلی از عشـق دلبـردر دلـم تا برون سـازد ز دل، اوهـام سرگردان غم
گر ببندی دل بدین دنیا، مشــو آســـوده از دست بازی ها که می آرایدت شیطان غـم
❈۵❈
گر پناه آری خدا را، می شود در ســایه اش گوی امّیــدی بری از بازی چـوگــان غــم
عشق و ایمان و توکــل رهنمای شادی است شادی از دل،آتشی باشدکه سوزد جان غم
❈۶❈
گر بکــاری نیکی اندر مزرع اخلاص و عشق حاصل آید مر تو را سـرمایه از درمـان غم
کس گشاید برگی از دیوان الیــــار ار کنون می زدایـد از دلش، برگ و بر دیـوان غـم

فایل صوتی دیوان اشعار درمان غم

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها