گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

الیار:تا کــی به بند عشــــرت و چند عشیـرتی چشــمی گشـــا به کار جهان از بصیـرتی

❈۱❈
تا کــی به بند عشــــرت و چند عشیـرتی چشــمی گشـــا به کار جهان از بصیـرتی
در دور روزگـــــار به پنـدار خود مپیــــچ بگشــــا دریچــــه ای به جهـان حقیقتی
❈۲❈
عمری به کار خود شده ای غافــل از خدا بیهـــوده برده ای زفلک، طـرح حیــلتی
نگشاید این فلک گرهی را که خود ببست هرگز مکن به غمزه ی چشمش، عنایتی
❈۳❈
آخر ستاند آنچه به دستــت سپـرده است بی پرده گویمت؛ به چـه خــواریّ و ذلّتی
آراید این عروس جهــان چهــره های خود بر دام خود کشــد به چه نـازیّ و غیرتی
❈۴❈
ای دل زبـی وفــــایی دنیـــا و عشـــوه اش جـــان بر حـذر بـدار و ببـر جام عبرتی
آلوده شـد هر آنکــــه به سیم و زر جــهان آویـــزد از خیــام دلش، زیـــب وزینتی
❈۵❈
آخر رود زچهـــره ی جان، جلـوه هــای زر بر خـــود نیابد از زر و زورش حــمایتی
چون سر رسد به دور زمان لحظه های عمر گویـی ببـر ز نیـکی از آن گنـــج قیمتی
❈۶❈
گر گرد حق بــگردی و آری دلـی به دست جــاری شود ز سـوی خدا، آب رحــمتی
برسـوی حـــق گرای وکســان را گلــی ببر تا یابــی از خـزانـه ی حـق، باغ و جنّتـی
❈۷❈
برقـی زند جهـان و نبـاشـد بجـــز کــــهی هرگـز مکــــن به خاطـر کاهی، جنایتی
بیچــاره شـد هر آنکه نیـامــد به کـوی پند روزی کشد ز کرده ی خود، بس خجالتی
❈۸❈
الیار! اگر چه کلـک خود آغشته ا ی به پنـد بس باشـد عا قــــلان جهــان را اشارتی

فایل صوتی دیوان اشعار جام عبرت

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها