امام خمینی:در پیچ و تاب گیسوی دلبر، ترانه است دل برده فدایی هر شاخ شانه است
❈۱❈
در پیچ و تاب گیسوی دلبر، ترانه است
دل برده فدایی هر شاخ شانه است
جان در هوای دیدن رخسار ماه توست
در مسجد و کنیسه نشستن بهانه است
❈۲❈
در صید عارفان و ز هستی رمیدگان
زلفت چو دام و، خال لبت همچو دانه است
اندر وصال روی تو ای شمس تابناک
اشکم چو سیل جانب دریا روانه است
❈۳❈
در کوی دوست، فصل جوانی به سر رسید
باید چه کرد؟ این همه جور زمانه است
امواج حُسن دوست، چو دریای بیکران
این مستِ تشنه کامْ غمش در کرانه است
❈۴❈
میخانه در هوای وصالش طرب کنان
مطرب به رقص و شادی و چنگ و چَغانه است
کامنت ها