امیر معزی:جهان پیر دیگرباره تازه گشت و جوان به تازگی و جوانی چو بخت شاه جهان
❈۱❈
جهان پیر دیگرباره تازه گشت و جوان
به تازگی و جوانی چو بخت شاه جهان
چه باک از آنکه جهانگه جوان وگه پیرست
همیشه شاه جوان است و بخت شاه جوان
❈۲❈
سر ملوک، ملک شاه دادگر ملکی
که شهریار زمین است و پادشاه زمان
زکین او به دل اندر فسرده گردد خون
ز مهر او به تن اندر شکفته گردد جان
❈۳❈
نثار خدمت او واجب است و زین معنی
قضاگشاده زبان است و بخت بسته میان
چنانکه بسته میان است بخت در خدمت
همیشه هست قضا بر ثناگشاده زبان
❈۴❈
مبارزان عرب چون عجم شدند امسال
رعیت مَلِک مُلک بخش مُلک ستان
زخسروان عجم کوشش است وزو بخشش
زسروران عرب طاعت است وزو فرمان
❈۵❈
دوگوشه دارد کیهان زمشرق و مغرب
نبرد هیچ کس از خلق روزگار گمان
که شاه کیهان با صد هزار عالم جنگ
علم زند بدو مه بر دو گوشهٔ کیهان
❈۶❈
ز ملک روم به نزدیک مردمان عجم
نوشتهاند به تعجیل چند بازرگان
که چون به جانب موصل رسید شاهنشه
بهروم در ز نهیبش خروش بود و فغان
❈۷❈
گرفت قیصر روم و سپاه او از بیم
رهگریز و هزیمت بهآشکار و نهان
همهکبود لب و زردروی و سرخ سرشک
همه شکستهدل و تیرهچشم و خشکدهان
❈۸❈
زبیم آنکه شهنشاه بر سبیل شکار
ز حدِّ شام بتابد به حدِّ روم عنان
اگر به غرب در از فتح شاه بود خبر
کنون به شرق در از تیغ شاه هست نشان
❈۹❈
رسید رایت مه پیکرش به جانب غرب
زهیبتش نه اَمَل ماند خصم را نه امان
به تُرک تارَک فَغفورگشت خاک آلود
به هند دیدهٔ چیپال گشت خونافشان
❈۱۰❈
هزار ولوله و مشغله درافتادست
ز تیغ شاه به هندوستان و ترکستان
شهی که هیبت او را چنین بود تأثیر
شهی که دولت او را چنین بود بُرهان
❈۱۱❈
مجاز باشد با او شکستن پیمان
محال باشد با او نمودن عصیان
ایا شهی که ز مریخ رنگ شمشیرت
ز شرق و غرب رسیدست گرد بر کیوان
❈۱۲❈
سپهر پرخطر از تیر توست بر صحرا
ستاره برحذر از گوی توست در میدان
سپاه خصم توگر جاودان فرعونند
تویی به دولت وتأیید موسی عمران
❈۱۳❈
کجا برهنه شود تیر تو برابر خصم
فرو خورد همه نیرنگ خصم چون ثُعبان
تو شادباش به مُلک اندرون که دشمن تو
زبیم تو به جهان اندرون شدست جهان
❈۱۴❈
زبهر سود به جز راه سرکشی نسپرد
نکرد سود بر آن سرکشی وکرد زیان
زیادتیش بهملک اندرون همی بایست
به آرزوی زیادت فتاد در نقصان
❈۱۵❈
کنون زخوی بد خویشتن گرانبارست
مثل زنندکه خوی بدست بار گران
خدایگانا برخور زملک و دولت خویش
به صد هزار قرون و به صد هزار قِران
❈۱۶❈
ز شادمانی زن فال و شادمانه بزی
زجاودانی کن یاد و جاودانه بمان
کامنت ها