امیر معزی:آمد آن فصلی کز او خرم شود روی زمین بوستان از فر او گردد چو فردوس برین
❈۱❈
آمد آن فصلی کز او خرم شود روی زمین
بوستان از فر او گردد چو فردوس برین
نافههای مشک بشکافد چو عطاران هوا
رزمههای حله بگشاید چو بزازان زمین
❈۲❈
لعل با مرجان برآمیزد درخت ارغوان
لولو از مینا برانگیزد درخت یاسیمین
شاخگل با جام مُل در بزمها گردد ندیم
جاممل با شاخگل در باغهاگردد قرین
❈۳❈
قمریان و سروبن گویند گل را تهنیت
بلبلان بر شاخ گل خوانند شه را آفرین
سایهٔ یزدان ملک سلطان خداوند جهان
خسرو پیروزگر صاحب قران راستین
❈۴❈
نیست در توران و ایران پهلوی رزمآزمای
کو نمالیدست پیش تو به خاک اندر جبین
بدعت وکفر از سر تیغت همی ناقص شود
وز دل پاکت بیفزاید همی اسلام و دین
❈۵❈
هست واجب بر همه عالم دعا و شکر تو
خاصه بر بغدادیان و بر امیرالمومنین
تا بود عالی سپهر و تا بود باقی مقام
از قضای ایزد روزی ده جان آفرین
❈۶❈
باد تخت تو سپهر و توبر او مهر منیر
باد بزم تو بهشت و می در آن ماء معین
ملت از فر تو خرم دولت از دین تو شاد
فرّ تو در دین مبارک همچو جشن فَروَدین
کامنت ها