امیر معزی:ای صلاح ملک و دین در عالم کون و فساد دین یزدان را پناه و ملک سلطان را عماد
❈۱❈
ای صلاح ملک و دین در عالم کون و فساد
دین یزدان را پناه و ملک سلطان را عماد
در جلالت نیست پیش بخت توکوه بلند
در سخاوت نیست دریا پیش جود تو جواد
❈۲❈
از معالی هست کردارت همیشه منتخب
وز معانی هست گفتارت همیشه مستفاد
ایزد دارنده را و گنبد گردنده را
هستی از تقدیر و از تاثیر مقصود و مراد
❈۳❈
اختیارت کرد سلطان از ندیمان همچنانک
صاحب عادل ز فرزندان و یزدان از عِباد
هر که دارد در ره دولت نهاده یک قدم
مهر توست او را دلیل و شکر تو اِنعام و زاد
❈۴❈
هر مسلمان اعتقادی دارد اندر مهر تو
خاصه من خادم کجا دارم خلوص اعتقاد
حضرت تو هست کعبه خدمت تو هست حج
من رهی هستم چو مُحرِم مانده اندر اجتهاد
❈۵❈
گرچه از دیدار تو محروم ماندم یک دو بار
مُحرِم محروم را بر همت توست اعتماد
تاکه اندر جان و تن وصفکثیف است و لطیف
تا که اندر روز و شب نَعت بیاض است و سواد
❈۶❈
تیره بادا از بقای عمر تو چشم فنا
بسته بادا بر صلاح کار تو دست فساد
کامنت ها