گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیر معزی:امروز بت من سر پیکار ندارد جز دوستی و عذر و لَطَف‌ کار ندارد

❈۱❈
امروز بت من سر پیکار ندارد جز دوستی و عذر و لَطَف‌ کار ندارد
بشکفت رخم چون‌ گل بی‌خار ز شادی زیرا که ‌گل صحبت او خار ندارد
❈۲❈
با گریه شد این چرخ ‌گهربار که آن بت بی‌خنده همی لعل شکربار ندارد
زلفش همه مشک است و چنان مشک دلاویز کم جوی ز عطار که عطار ندارد
❈۳❈
بِربود دلم زلفش و بیم است‌ که آن زلف زنهار خورد با من و زنهار ندارد
در شهر دلی نیست وگر هست‌ کدام است کاو در شکن زلف گرفتار ندارد
❈۴❈
ماهی است‌ که مشک تبت و لالهٔ خود روی با زلف و رخش قیمت و مقدار ندارد
چون غمز‌ه کند نرگس او هیج مُشَعبد با نرگس او رونق بازار ندارد
❈۵❈
من بنده ی آن ماه‌ که در جان و دل خویش جز بندگی شاه جهاندار ندارد
سلطان جهانگیر ملکشاه جوان‌بخت شاهی که به شاهی و هنر یار ندارد

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۱۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

امین کیخا
2018-04-02T09:41:07
برای قیمت در فرهنگ وفایی واژه ی اخش هم آمده است