امیر معزی:دوست دارم که برآشوبی و بیداد کنی شادیی کن که مرا با غم و فریاد کنی
❈۱❈
دوست دارم که برآشوبی و بیداد کنی
شادیی کن که مرا با غم و فریاد کنی
زاتش عشق چو پولاد بتابی دل من
پس دل خویش چو ناتافته پولاد کنی
❈۲❈
بهتو ای طرفهٔ بغداد نه زان دادم دل
که تو از دیدهٔ من دجلهٔ بغداد کنی
بندهٔ روی چو ماهت نه از آن شرط شدم
که مرا بیهده بفروشی و آزاد کنی
❈۳❈
بندهٔ روی توام عاشق بیداد توام
بندهتر گردم و عاشقتر اگر داد کنی
کامنت ها