گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

انوری:بی‌عشق توام به سر نخواهد شد با خوی تو خوی در نخواهد شد

❈۱❈
بی‌عشق توام به سر نخواهد شد با خوی تو خوی در نخواهد شد
آوخ که به جز خبر نماند از من وز حال منت خبر نخواهد شد
❈۲❈
گفتم که به صبر به شود کارم خود می‌نشود مگر نخواهد شد
گیرم که ز بد بتر شود گو شو دانم ز بتر بتر نخواهد شد
❈۳❈
ور عمر به کام من نشد کاری دیرم نشدست اگر نخواهد شد
با عشق درآمدم به دلتنگی کاخر دل او دگر نخواهد شد
❈۴❈
هجرانت به طعنه گفت جان می‌کن وز دور همی نگر نخواهد شد
جز وصل توام نمی‌شود در سر زین کار چنین به سر نخواهد شد
❈۵❈
خون شد دلم از غمت چه می‌گویم خون شد دل و بس جگر نخواهد شد
تا کی سپری بر انوری آخر در خاک لگد سپر نخواهد شد

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۰۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

امین کیخا
2014-11-30T02:07:43
از خوی باید به دو کارواژه ی خویستن و خوییدن هم نگاهی بیندازیم . برای نمونه خویسته معنای معتاد را می دهد . خویکار را هم داریم . از آنجایی که خوی به معنای عرق را هم داریم که در بلوچی هم کاربری دارد و با hydrous لاتین همریشه است بهتر است که خویستن را برای خوی به معنای خلق و خوییدن را برای تعریق بگذاریم .
نازنین
2023-02-10T14:19:39.4351669
ممنون می‌شم دوستان ادیب تعبیرشون از «خوی» دوم در بیت اول رو بیان کنند.