انوری:دوش آنکه همه جهان ما بود آراسته میهمان ما بود
❈۱❈
دوش آنکه همه جهان ما بود
آراسته میهمان ما بود
سوگند به جان ما همی خورد
گر چند بلای جان ما بود
❈۲❈
بودش همه خرمی و خوبی
شکر ایزد را که آن ما بود
از طالع سعد ما براند
فالی که نه در گمان ما بود
❈۳❈
بنشست میان ما و برخاست
آزار که در میان ما بود
کامنت ها