گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

انوری:من آن نیم که مرا بی‌تو جان تواند بود دل زمانه و برگ جهان تواند بود

❈۱❈
من آن نیم که مرا بی‌تو جان تواند بود دل زمانه و برگ جهان تواند بود
نهان شد از من بیچاره راز محنت تو قضای بد ز همه کس نهان تواند بود
❈۲❈
خوش آنکه گویی چونی همی توانی نه در این چنین سر و توشم توان تواند بود
اگر ز حال منت نیست هیچ‌گونه خبر که حال من ز غمت بر چه‌سان تواند بود
❈۳❈
چرا اگر به همه عمر ناله‌ای شنوی به طعنه گویی کار فلان تواند بود
جفا مکن چه کنی بس که در ممالک حسن برات عهد و وفا ناروان تواند بود
❈۴❈
در این زمانه هر آوازه کز وفا فکنند همه صدای خم آسمان تواند بود
اگر ز عهد و وفا هیچ ممکنست نشان در این جهان چو نیابی در آن تواند بود

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۳۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

امین کیخا
2014-12-16T13:46:11
ناروان /نارایج روانانیدن یعنی رایج کردن سال روان /سال جاری ( خراسانی )