انوری:دست در روزگار مینشود پای عمر استوارمینشود
❈۱❈
دست در روزگار مینشود
پای عمر استوارمینشود
شاهد خوب صورتست امل
در دل و دیده خوار مینشود
❈۲❈
روز شادی چو راز گردونست
لاجرم آشکار مینشود
هیچ غم را کران نمیبینم
تا دو چشمم چهار مینشود
❈۳❈
پای برجای نیست حاصل دهر
عشق از آن پایدار مینشود
هیچ امسال دیدهای هرگز
که دگر سال پار مینشود
❈۴❈
پر شد از خون دل کنار زمین
واسمان دلفکار مینشود
شاد میزی که در عروسی دهر
رنگ چندین به کار مینشود
❈۵❈
یک تسلیست وان تسلی آنک
مرگ در اختیار مینشود
خرم آنکس که نیست بر سر خاک
تا چنین خاکسار مینشود
❈۶❈
انوری در میان این احوال
هیچکس بر کنار مینشود
کامنت ها