گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

انوری:ز هجران تو جانم می‌برآید بکن رحمی مکن کاخر نشاید

❈۱❈
ز هجران تو جانم می‌برآید بکن رحمی مکن کاخر نشاید
فروشد روزم از غم چند گویی که می‌کن حیله‌ای تا شب چه زاید
❈۲❈
سیه‌رویی من چون آفتابست به روز آخر چراغی می‌بباید
به یک برف آب هجرت غم چنان شد که از خونم فقعها می‌گشاید
❈۳❈
گرفتم در غمت عمری بپایم چه حاصل چون زمانه می‌نپاید
درین شبها دلم با عشق می‌گفت که از وصلت چه گویم هیچم آید
❈۴❈
هنوز این بر زبانش ناگذشته فراقت گفت آری می‌نماید

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۴۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها