انوری:غارت عشقت به دل و جان رسید آب ز دامن به گریبان رسید
❈۱❈
غارت عشقت به دل و جان رسید
آب ز دامن به گریبان رسید
جان و دلی داشتم از چیزها
نبوت آن نیز به پایان رسید
❈۲❈
گفتم جانی به سر آید مرا
عشق تو آخر به سر آن رسید
با تو چه سازم که چو افغان کنم
زانچه به من در غم هجران رسید
❈۳❈
بشنوی افغانم و گویی به طنز
کار فلان زود به افغان رسید
رقعهٔ دردم ز تو بیچارهوار
نیم شبان دوش به کیوان رسید
❈۴❈
گر تو تویی زود که خواهند گفت
سوز فلان در تن بهمان رسید
کامنت ها