گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

انوری:ای زلف تابدار ترا صدهزار خم وی جان غمگسار مرا صدهزار غم

❈۱❈
ای زلف تابدار ترا صدهزار خم وی جان غمگسار مرا صدهزار غم
خالی نگردد از غم عشق تو جان من تا حلقهای زلف تو خالی نشد ز خم
❈۲❈
بر عارض تو حلقهٔ زلف تو گوییا کز مشک چشمهاست به گلبرگ تر رقم
یا سلسله است از شبه بر گرد آفتاب یا بیخهای شب زده بر روی صبحدم
❈۳❈
ای در خجالت رخ و زلف تو روز و شب وی در حمایت لب و چشم تو شهد و سم
ای پشت من ز عشق تو چون ابروی تو کوژ وی بخت من ز یمن تو چون چشم تو دژم
❈۴❈
جانم ز جزع و لعل تو پر درد و پر شفاست طبعم ز روی و موی تو پرنور و پر ظلم
از پای تا به سر همه بندست زلف تو زان روی بسته داردم از فرق تا قدم
❈۵❈
از بند تو چگونه بود روی جستنم کاندم که از تو دورترم با توام به هم
در چشم دل مرا تو چنانی که دل چو خصم پیوسته داردم به وصال تو متهم
❈۶❈
ای در دلم خیال تو شکی به از یقین وی در سخن لب تو وجودی کم از عدم
کم کن ز سر تکبر و بنشین که انوری در عشق چون میان و لبت گشت کم ز کم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۸۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها