گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

انوری:بدان عزمم که دیگر ره به میخانه کمر بندم دل اندر وصل و هجر آن بت بیدادگر بندم

❈۱❈
بدان عزمم که دیگر ره به میخانه کمر بندم دل اندر وصل و هجر آن بت بیدادگر بندم
به رندی سر برافرازم به باده رخ برافروزم ره میخانه برگیرم در طامات بربندم
❈۲❈
چو عریان مانم از هستی قباهای بقا دوزم چو مفلس گردم از هستی کمرهای به زر بندم
گرم یار خراباتی به کیش خویش بفریبد به زنارش که در ساعت چو او زنار دربندم
❈۳❈
ز خیر و شر چو حاصل شد سر از گردون برآرد خود من نادان چه معنی را دل اندر خیر و شر بندم
چو کس واقف نمی‌گردد همی بر سر کار او همین بندم دل آخر به که در کار دگر بندم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۱۹۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها