گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

انوری:یارم تویی به عالم یار دگر ندارم تا در تنم بود جان دل از تو برندارم

❈۱❈
یارم تویی به عالم یار دگر ندارم تا در تنم بود جان دل از تو برندارم
دل برندارم از تو وز دل سخن نگویم زان دل سخن چه گویم کز وی خبر ندارم
❈۲❈
دارم غم تو دایم با جان و دل برابر زیرا که جز غم تو چیزی دگر ندارم
هر ساعتی فریبم دل را به عشوهٔ تو گویی که عشوهٔ تو یک یک ز بر ندارم
❈۳❈
گفتی که صبر بگزین تا کام دل بیابی صبر از چنان جمالی نشگفت اگر ندارم
صبرم چگونه باشد از عشق ماهرویی کاندر زمانه کس را زو دوستر ندارم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۰۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

کسرا
2015-07-05T23:28:58
مرهبا به حاج آقا انوری بابت بیت اول... بسیار زیبا بود... روحتون شاد...