گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

انوری:من که باشم که تمنای وصال تو کنم یا کیم تا که حدیث لب و خال تو کنم

❈۱❈
من که باشم که تمنای وصال تو کنم یا کیم تا که حدیث لب و خال تو کنم
کس به درگاه خیال تو نمی‌یابد راه من چه بیهوده تمنای وصال تو کنم
❈۲❈
گلهٔ عشق تو در پیش تو نتوانم کرد ساکتم تا که شبی پیش خیال تو کنم
از سر مردمیی گر تو کلاهی نهیم مردم چشم و سرم طرف دوال تو کنم
❈۳❈
ور به چشم تو درآید سخنم تا بزیم در غزلها صفت چشم غزال تو کنم
شعر من سحر شد و شد به کمال از پی آن که همی وصف جمالت به کمال تو کنم
❈۴❈
چشم تو سحر حلالست و حرامست مرا شاعری هرچه نه بر سحر حلال تو کنم

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۲۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

تضمینی
2016-02-21T04:04:11
غزلی فوق العاده زیبا
دیگر مپرس از من نشان
2019-04-19T03:13:35
در بیت ششم لطفا اینگونه اصلاح شود:که همی وصف جمال به کمال تو کنم.با تشکر.
منصور
2021-01-25T11:02:36
همون "جمالت" صحیحهمصرع اول بیت چهارم به نظر "کلاهی بنهی" درست باشه
امیرالملک
2023-05-17T06:57:10.7699914
گلهٔ عشق تو در پیش تو نتوانم کرد ساکتم تا که شبی پیش خیال تو کنم   در واقع شعر همان عالم خیال است که شاعر هم می تواند در آن گله از یار کند  وگرنه در پیش روی یار مجال شکوی نیست.