گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

انوری:حسن را از وفا چه آزارست که همه ساله با جفا یارست

❈۱❈
حسن را از وفا چه آزارست که همه ساله با جفا یارست
خود وفا را وجود نیست پدید وین که در عادتست گفتارست
❈۲❈
از برون جهان وفا هم نیست کاثرش ز اندرون پدیدارست
چه وفا این چه ژاژ می‌گویم که ازو حسن را چه آزارست
❈۳❈
تا مصاف وفا شکسته شدست علم عافیت نگونسارست
عشق را عافیت به کار نشد لاجرم کار عاشقان زارست
❈۴❈
دست در کار عافیت نشود هر کجا عشق بر سر کارست
عشق در خواب و عاشقان در خون دایه بی‌شیر و طفل بیمارست
❈۵❈
آرزو می‌پزیم چتوان کرد سود ناکرده سخت بسیارست
اینکه امروز بر سر گنجی پای فردات بر دم مارست
❈۶❈
انوری از سر جهان برخیز که نه معشوقهٔ وفادارست

فایل صوتی دیوان اشعار غزل شمارهٔ ۲۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

امین کیخا
2014-10-25T14:43:11
بجز پدید لغت پدیش را هم داریم که در پارسی سغدی است و به کاربردن آن در پارسی امروزی ایران برای manifest خردمندانه می نماید .پدیشیدن / to manifest پدیشگران/ manifestersپدیشش بالینی / clinical manifestations
امین کیخا
2014-10-25T14:50:24
واژه ی مصاف در عربی چنانکه آشکار است از صف درست شده است یعنی همان صف کشیدن دو سپاه رو بروی هم برای نبرد . به پارسی رزم به معنای جنگ است ولی این رزم با رزگ ( لکی و لری به معنای صف و ترتیب ) و پارسی رده و رج همریشه است .یعنی اینجا هم رزم به معنی در ترتیب و صف ایستادن برای نبرد است . از میان حکیمان بزرگوارمان نظامی گنجوی آزرم را برای انصاف و نه برای شرم بکار برده است یعنی اینکه این بزرگوار نیک به ریشه ی رزم و پیوندش با رج و رزگ و رده آگاه بوده است . ( رحمت بر آن تربت پاک باد ) اما واژه ی نبرد با کمی تیز بینی ورد به معنای جنگ را هنوز حفظ کرده است که با همان war انگلیسی همریشه است .