انوری:شرم دار آخر جفا چندین مکن قصد آزار من مسکین مکن
❈۱❈
شرم دار آخر جفا چندین مکن
قصد آزار من مسکین مکن
پایی از غم در رکاب آوردهام
بیش از این اسب جفا را زین مکن
❈۲❈
در غم ماه گریبانت مرا
هر شبی دامن پر از پروین مکن
چند گویی یار دیگر میکنم
هرچه خواهی کن ولیکن این مکن
❈۳❈
بوسهای خواهم طمع در جان کنی
نقد کردم گیر و هان و هین مکن
چون سبکروحی گران کابین مباش
جان شیرین ناز ناشیرین مکن
❈۴❈
عشق را گویی فلان را خون بریز
عشق را خون ریختن تلقین مکن
ای پسر عید ترا قربان بسی است
انوری را از میان تعیین مکن
کامنت ها