انوری:مرا دانی که بیتو حال چونست به هر مژگان هزاران قطره خونست
❈۱❈
مرا دانی که بیتو حال چونست
به هر مژگان هزاران قطره خونست
تنم در بند هجر تو اسیرست
دلم در دست عشق تو زبونست
❈۲❈
غم عشق تو در جان هیچ کم نیست
چه جای کم که هر ساعت فزونست
به وجهی خون همی بارم من از دل
که در عشق توام غم رهنمونست
❈۳❈
اگر بخشود خواهی هرگز ای جان
بر این دل جای بخشایش کنونست
کامنت ها