گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

انوری:روبهی می‌دوید از غم جان روبه دیگرش بدید چنان

❈۱❈
روبهی می‌دوید از غم جان روبه دیگرش بدید چنان
گفت خیرست بازگوی خبر گفت خر گیر می‌کند سلطان
❈۲❈
گفت تو خر نیی چه می‌ترسی گفت آری ولیک آدمیان
می‌ندانند و فرق می‌نکنند خر و روباهشان بود یکسان
❈۳❈
زان همی ترسم ای برادر من که چو خر برنهندمان پالان
خر ز روباه می‌بنشناسند اینت کون خران و بی‌خبران

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۳۸۲ - در شکایت اهل زمان

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

منصور محمدزاده
2010-02-05T04:24:15
در مصرع "گفت خیر گیر میکند سلطان"، احتمالاَ کلمهَ "خیر" اشتباه نوشتاری است و باید به جای آن "خر" نوشته شود که معنی آن با متن شعر همخوانی داشته باشد0همچنین مصرع "گفت تو خر نی چه میترسی" میبایست به صورت زیر تصحیح گردد تا معنی بهتری از آن مستفاد شود: "گفت تو خر نیی چه میترسی"0 نیی در این مصرع به معنی "نیستی" میباشد0---پاسخ: با تشکر، مطابق نظرات شما تصحیح شد.
آریا
2018-10-24T21:40:49
می‌بنشناسند یعنی چی؟ همون می‌نشناسند است؟