انوری:ای پایهٔ دانش از دلت عالی وی دیدهٔ بخشش از کفت روشن
❈۱❈
ای پایهٔ دانش از دلت عالی
وی دیدهٔ بخشش از کفت روشن
آمال و نسیم و بوی خلق تو
یعقوب و نسیم و بوی پیراهن
❈۲❈
پیراهن مدت تو دوران را
تا حشر فرو گرفته پیرامن
همچون زه و جیب قدر و رایت را
دست مه و آفتاب در گردن
❈۳❈
ایام گریز پای سرگردان
بر پای تو سر نهاده چون دامن
آیا به چه فن توانمت دیدن
ای در همه فن چو مردم یک فن
❈۴❈
از جیب کتان سنبلیی تو
سر برزده قلتبانی یعنی من
کامنت ها