انوری:شهاب دولت و دین ای کسی که هست مدام نیاز راز تو عید و سؤال را روزه
❈۱❈
شهاب دولت و دین ای کسی که هست مدام
نیاز راز تو عید و سؤال را روزه
ستاره را ز رواء تو کیک دریاچه
زمانه را ز سخای تو ریگ در موزه
❈۲❈
ز سرخرویی توفیق تست نزد خرد
سپید کار و سیه کاسه چرخ پیروزه
ز آبروی سخای تو روزکی چندست
که آز را بنبشته است آب در کوزه
❈۳❈
ز تست پستهٔ سربستهٔ سپهر حرون
سبک اجابت و نازکشکن چو چلقوزه
بدان که موسم آنست مثل و جنس مرا
که روز چند برآرند رنگ بربوزه
❈۴❈
عجب مدار که اندیشهمندیی دارم
به تازه کردن این کهنههای نادوزه
زداه ریزهام آکنده خانهایست چو گور
همه دو دست به هم برنهاده چون کوزه
❈۵❈
اگر کرامت و دلسوزیی کنی چه عجب
که باد عالمت از دوستان دلسوزه
کامنت ها