انوری:مکن ای دل که عشق کار تو نیست بار خود را ببر که بار تو نیست
❈۱❈
مکن ای دل که عشق کار تو نیست
بار خود را ببر که بار تو نیست
مردی از عشق و در غم دگری
گرچه این هم به اختیار تو نیست
❈۲❈
دیده راز تو فاش کرد ازآنک
دیده در عشق رازدار تو نیست
نوبهار آمد و جهان بشکفت
زان ترا چه چو نوبهار تو نیست
کامنت ها